به مناسبت روز پرستار، برای صبورترین بیماری که یک پرستار داشت:
ای کاش یکبار دگر، از تو پرستاری کنم
ای کاش می شد ای "پدر"، بی تو جگرداری کنم
ای کاش دستِ سرد تو، با دست من جان میگرفت
یا آن تنِ پُر درد را از رنج و غم، عاری کنم
از چشم های خسته ات مِهر و صفا آموختم
آموختم از خستگان، با عشق، دلداری کنم
شمع وجودت روز و شب در پیش چشمم آب شد
ای کاش پروانه شوم از تو هواداری کنم
با رفتنت ای خوب من، پرهای پروازم شکست
امشب به دیدارم بیا تا صبحدم زاری کنم